کارآفرین کیست و تاثیر کارآفرینی در بهبود اقتصاد کشور

کارآفرینی واژه ای که در طی چند سال اخیر نام آن بسیار بر سر زبان مردم ایران قرار گرفته است. واژه کارآفرین قدمتی ۳۰۰ ساله دارد و تاثیر زیادی براقتصاد یک کشور میگذارد، همچنین خود این کلمه ریشه فرانسوی دارد.

کارآفرینی می‌تواند مربوط به تولید محصولات یک کارخانه توسط یک یا چند نفر صورت بگیرد.

به عنوان مثال اگر نگاهی به شرکت‌های تولیدی لوازم آشپزخانه در ایران و یا سایر کشورها بزنیم، خواهیم دید که با ایجاد فضای اشتغال زایی چرخه اقتصادی کشور نیز تغییر می ‌کند و روند رو به رشدی را شامل می‌شود.

کارآفرینی تاثیر مستقیم بر روی اقتصاد یک کشور دارد.

در واقع می‌توان گفت اشتغال زایی چه توسط دولت و چه توسط افراد باعث بهبود اقتصاد کشور خواهد شد.

به عنوان مثال کشور هایی مانند آلمان، ترکیه، فرانسه سهم صادرات بسیار زیادی در تولید لوازم آرایش به کل دنیا دارند واین یعنی تغییر در افزایش بیشتر اقتصاد یک کشور.

تعریف کارآفرینی

کارآفرینی فرایندی است که طی آن فرد کارآفرین همراه با ایده های خلاق، جدید، نو و همچنین شناسایی فرصت های بازار اقدام به ایجاد یک فضای اشتغال زایی می کند.

انجام کار آفرینی نقاط مثبت و منفی، خطرات و ریسک های زیادی را به دنبال دارد.

آن چیزی که در فرآیند کارآفرینی مهم است داشتن روحیه ی بالا و خستگی ناپذیر است که نتیجه آن رسیدن به هدف نهایی و درآمدزایی خوب می‌شود.

اما سوالی که در ذهن خیلی از افراد تداعی می شود این است که کارآفرین چه کسی است؟

تعریف کارآفرین

کارآفرین فردی است که توانایی تصمیمات جدی و قوی را دارد.

عموما افراد کارآفرین دنیا سنین بالای سی و پنج یا چهل سال را دارند.

این افراد روی خستگی ناپذیر و بالا را باید داشته باشند.

یکی از ارکان مهم که یک فرد کارآفرین باید رعایت کند و آن را در خود تقویت کند داشتن مدیریت است.

مدیریت و رهبری کردن از اصول بسیار مهم در یک کسب و کار می باشد.

اگر نگاهی به شرکت های تولید کننده لوازم خانگی یا لوازم آشپزخانه بیاندازیم خواهیم دید که بخش بزرگی از صنعت دست شرکت هایی است که صاحبان آن افراد کارآفرین موفق می باشند.

شناسایی فرصت

شناسایی فرصت و ارزیابی آن یکی از مشکل ترین کارهاست.

اکثر فرصت‌های خوب تجاری به ناگه نمایان نمی گردد، بلکه نتیجه هوشیاری کارآفرین به امکانات است.

یا در برخی موارد حاصل ایجاد ساز و کارهایی است که فرصت‌های بالقوه را تعیین می‌کنند.

به عنوان مثال کارآفرین در هر میهمانی از خود می‌پرسد که آیا افراد حاضر در این مهمانی از محصولی استفاده می‌کنند که مقاصد مورد نیازشان را کاملاً برآورده نمی‌کند؟

چنین شخصی مدام در پی یافتن احتیاجات و فرصت‌هاست، تا محصول بهتری تولید کند.

تفکر کارآفرین

کارآفرین دیگری همواره بازی و اسباب بازی های برادرزاده و خواهرزاده هایش را زیر نظر دارد.

بدین ترتیب در پی اسباب بازی مناسب و منحصر به فردی است که فعالیت کارآفرینانه را شروع کند.

گاهی می شود یک فرد با نگاه کردن به یک مکانیک به ذهنش میرسد که یک محصولی در حوزه لوازم جانبی خودرو تولید کند که مشکل تعداد زیادی از افراد جامعه را حل کند.

اکثر کارآفرینان برای شناسایی فرصتهای تجاری ساز و کار قانونی ندارد، ولی اغلب منابع مفیدی در اختیار دارند که از آن جمله می‌توان به مصرف‌کنندگان و همکاران تجاری، اعضای نظام توزیع و اهل فن اشاره کرد.

غالبا مصرف‌کنندگانی نظیر همکاران تجاری که محصولاتی را منطبق با شیوه زندگی خاصی خریداری می‌کنند بهترین منابع ایده در فعالیت های کارآفرینانه نوپایند.

چند بار تاکنون اظهار نظر شخصی را شنیده اید که می گوید: اگر محصولی بود که … ، همین جمله گاهی اوقات منجر به ایجاد فعالیت اقتصادی جدید می‌شود.

ارزیابی فرصت

ارزیابی کارآفرین از اینکه چرا این قدر مدیران فعالیت‌های اقتصادی راجع به نبود خدمات نوشتاری و واژه پردازی فنی خوب می کردند باعث شد تا خود برای رفع این نیاز دست به فعالیت کارآفرینانه اقتصادی اش بزند.

تعداد کارمندان بخش خدمات نوشتاری فنی او ظرف دو سال به ۱۰ تن رسید.

اعضای شبکه توزیع نیز، به واسطه تماس نزدیک با مصرف کننده نهایی، نیاز به محصول جدید را مشاهده می‌کنند.

کارآفرینی، بعد از اینکه دید تمام دانشجویان از قیمت بالای کتاب و خدمات نامناسب تنها کتاب فروشی دانشگاه شکایت دارند، در محوطه دانشگاه کتابفروشی باز کرد.

بسیاری از کارآفرینان فرصت‌های تجاری را از طریق صحبت با خرده فروش، عمده فروشی یا نماینده تولیدکننده شناسایی می کنند.

در نهایت، افرادی که گرایشات فنی دارند اغلب وقتی روی طرح‌های دیگر کار می کنند، فرصت های تجاری را می یابند.

پس می توان گفت شناسایی فرصت ها یعنی توان مالی و اقتصادی فردی را بالا بردن و ایجاد اشتغال زایی کردن.

تفاوت نگرش وتفکر

مثلا کارآفرینی از مشاهده کاربرد ترکیبی از رزین پلاستیکی برای تولید و ساخت نوع جدیدی از صفحه حمل بار الهام گرفت.

نکته جالب این است که رزین را در زمینه کاملا بی ربطی مثل تزئینات برجسته روی تابوت ها به کار برد.

چه این فرصت از طریق مصرف کنندگان شناسایی شود و چه از طریق همکاران تجاری یا اعضای شبکه توزیع یا اهل فن باید با دقت در بوته آزمایش قرار گیرد و ارزیابی گردد.

شاید بتوان گفت که ارزیابی فرصت، بحرانی ترین قسمت در فرآیند کارآفرینانه است، چرا که به کارآفرین امکان آن را می‌دهد که دریابد آیا فلان محصول یا خدمات پاسخی به منابع مورد احتیاج که می خواستیم بوده است یا خیر.

پی بردن به عوامل فرصت‌ها کار مهمی است که کارآفرین باید انجام دهد. آیا تغییر فنی است، دگر سویی بازار است، قوانین دولت است یا رقابت؟

این عوامل و فرصت ناشی از آنها بازاری و بعد زمانی و اندازه های متفاوت به دنبال دارد.

اندازه بازار و محدوده دریچه فرصت اساس اولیه تعیین ریسکها و پاداش هاست.

این ریسکها نشان دهنده بازار، رقابت، فناوری و میزان سرمایه درگیر است.

تدوین طرح تجاری

طرح تجاری خوب باید برای بهره گیری از فرصت تعیین شده تدوین شود.

شاید این مرحله مشکل ترین قسمت در روند کار آفرینی باشد.

کارآفرین معمولاً قبل از کار، طرح تجاری آماده نمی‌کند و منابع لازم برای اجرای کار خود را در اختیار ندارد.

طرح تجاری خوب هم در افزایش فرصت اهمیت دارد و هم در تعیین منابع مورد نیاز، به دست آوردن آن منابع و اداره موفقیت آمیز فعالیت کارآفرینانه ناشی از آن ضروری است.

طرح تجاری عبارت است از شرح سمت و سوی فعالیت اقتصادی و پیشرفت اقتصاد کشور.

تعیین منابع مورد نیاز

منابع مورد احتیاج برای ایجاد فرصت نیز باید مشخص گردد. این فرایند با برآورد منابع فعلی کارآفرین آغاز می گردد.

سپس آن دسته از منابعی که حساس و حیاتی اند باید از آنهایی که فقط کمک‌ کننده اند متمایز گردند.

به این مطلب باید توجه داشت که میزان و تنوع منابع مورد نیاز دست کم گرفته نشود.

باید ریسک هایی را که با منابع ناکافی یا نامناسب همراه اند نیزسنجید.

کسب به موقع منابع مورد نیاز با اختصاص کمترین کنترل ممکن گام بعدی کارآفرینانه است.

کارآفرین باید کوشش کند تا جای ممکن موقعیت مالکیت هرچه بیشتر شرکت وسعت دهد، مخصوصا در مرحله آغاز کار.

همینطور که فعالیت اقتصادی توسعه پیدا می کند، احتمالاً به بودجه بیشتری برای تامین اعتبار رشد فعالیت کارآفرینانه نیاز خواهد بود و این امر مستلزم آن است مالکیت بیشتری واگذار شود.

هر کارآفرین تنها بعد از اینکه دیگر راه‌های موجود را بررسی کرد باید اقدام به واگذاری موقعیت مالکیت خود کند.

تامین کنندگان دیگر این منابع باید به همراه علایق و نیازهایشان شناسایی شوند.

کارآفرین با شناسایی این نیازها می‌تواند بسیاری از امور را سازمان دهد و این امر موجب می‌شود که منابع کسب شده با پایین ترین قیمت ممکن و کمترین کنترل هزینه تامین شود.

تعهد در قبال فرصت

در مبحث تعهد در قبال فرصت، که دومین جنبه کلیدی فعالیت اقتصادی است، دو قلمرو موجود از نظر حد و اندازه این تعهد بسیار متفاوت اند.

عواملی که در قلمرو کارآفرینانه اثر گذارند عبارتند از نیاز به عمل، دریچه های تصمیم گیری کوتاه‌مدت، تمایل به تقبل ریسک و حوزه های چندگانه تصمیم‌گیری، و در تحقق بخشیدن به تعهد فرصت مدت زمان کوتاهی دارد.

قلمرو اداری (مدیرانه) نه تنها در حوزه فرصت با کندی عمل می‌کند، بلکه بعد از اینکه به تعهدات عمل کند، معمولاً در برخی موارد برای مدت زمان بسیار طولانی به درازا می کشد.

اغلب در شرکت ها هیچگونه ساز و کاری برای توقف و ارزیابی مجدد تعهد منابع اولیه بعد از انجام آن وجود ندارد و این موضوع مشکل عمده در قلمرو اداری (مدیرانه) محسوب می‌شود.

ساختار مدیریتی

آخرین جنبه ی فعالیت اقتصادی، ساختار مدیریتی است که آن هم تفاوت چشمگیری بین دو قلمرو دارد. در قلمرو اداری، ساختار سازمانی ماهیتی رسمی و سلسله مراتبی دارد که بر اساس نظریه مدیریت و سیستم پاداش منعکس کننده نیازی است برای خطوطی که صریحا مسئول و مسئولیت را تعریف می‌کنند.

کارآفرین تمایلش به استقلال ساختار سازمانی مسطح با شبکه ای از هر جهت غیر رسمی را به کار می برد.

ساختار مدیریتی اگر درست و اصولی باشد، اقتصاد افراد زیر نظر مدیر نیز افزایش می یابد. درواقع نوع تفکرشان اقتصادی می شود.